یادداشت سردبیر: در بابِ بشردوستی پرزیدنت ترامپ

سیما غفارزاده – ونکوور

هفتهٔ گذشته، چهارشنبه شب (بامداد پنجشنبه به‌وقت ایران) ۲۰ ژوئن ۲۰۱۹، یک پهباد ۱۱۰ میلیون‌دلاریِ آمریکا در نزدیکی تنگهٔ هرمز توسط یک موشک زمین‌به‌هوای ایرانی سرنگون شد. طبق ادعای ایران، این پهباد در حریم هوایی این کشور بوده و طبق ادعای آمریکا، در حریم هوایی آب‌های بین‌المللی. فارغ از این ادعاها، کمتر کسی بود که با شنیدنِ این خبر مهم، احتمال حملهٔ نظامی (تلافی‌جویانهٔ) آمریکا به ایران، به ذهنش خطور نکند؛ حمله‌ای که مدت‌هاست پرزیدنت ترامپ به بهانه‌های گوناگون خط‌ و نشانش را کشیده است. اما آنچه در این میان موجب تعجب بسیاری شد، واکنش‌های ضد و نقیض ترامپ به سقوط این پهباد بود. وی در اولین اظهارنظرهایش در این‌باره، در میانهٔ دیدارش با جاستین تردو، چندین بار با جملات متفاوتی که تقریباً یک معنا داشت، گفت که فکر می‌کند این حملهٔ ایران یک اشتباه بوده است، و البته همچنان در جواب سؤالات خبرنگاران که اصرار داشتند بدانند پاسخ آمریکا چه خواهد بود، آن‌ها را با جملهٔ «خواهیم دید» در تعلیق گذاشت. روز بعد، ترامپ اعلام کرد که قرار بوده سه نقطه از ایران مورد حمله قرار بگیرد، اما ظاهراً زمانی که مطلع شده این حمله‌ها ممکن است حدود ۱۵۰ کشته داشته باشد، تنها دقایقی پیش از انجام حمله، دستور توقف آن را داده است. حال چگونه می‌توان به هزاران نفری که ماهانه در یمن با سلاح‌های آمریکایی توسط عربستان سعودی کشته می‌شوند فکر کرد و دل رحیمِ پرزیدنت ترامپ را باور داشت، خود داستان دیگری‌ست… هر چه هست این نرمش آمریکا و عدم تمایل به حملهٔ نظامی، که به احتمال زیاد ملاحظات اقتصادی بین‌المللی، از جمله افزایش قیمت نفت در صورت بروز جنگ به‌دلیل بسته‌ شدن معبر انتقال بخشی از نفت مورد نیاز دنیا، در آن دخیل است، با هشدارهای دولت آمریکا و تهدید به حملهٔ نظامی طی یکی دو سال گذشته در تناقض است و همه را شگفت‌زده و گاه گیج کرده است. به‌هر رو، ظاهراً دولت آمریکا فعلاً تصمیم گرفته است به‌جای هر واکنش دیگری، کمربندِ تحریم‌های اقتصادی را سفت‌تر کند، هر چند او در واکنشی دیگر ضمن تهدید ایران به اینکه اگر «هر چیز» آمریکایی را هدف قرار بدهد با واکنشی ویرانگر روبه‌رو می‌شود، گفته است مداخلهٔ نظامی در ایران به پیاده کردن سرباز نخواهد انجامید. در هر حال به‌نظر می‌رسد بشردوستی به‌سبک پرزیدنت ترامپ چه با تحریم شدید اقتصادی و چه با حمله‌ای بدون پیاده کردن نیرو که قاعدتاً در ذهن او چیزی مانند شخم زدن با بمب‌افکن‌های B-52 است، طبعاً گریبان کسی جز مردم ایران را نمی‌گیرد و روشن است که گلوی ضعیف‌ترین اقشار را هر چه شدیدتر می‌فشرد؛ فشاری که تبعات آن می‌تواند مستقیم یا غیرمستقیم به بهای زندگی نه ۱۵۰ نفر، که متأسفانه ارقامی بسیار بالاتر از آن، منجر شود… 

* * * * *

اواسط ماه جاری یعنی در تاریخ ۱۳ ژوئن، سرانجام پاسخ کریستیا فریلند، وزیر امور خارجهٔ کانادا، به پیتشنی که با حمایت جودی سگرو، نمایندهٔ لیبرال مجلس عوام و با امضای ۵۵۷ نفر از ساکنان استان‌های مختلف کانادا در روز ۹ مهٔ ۲۰۱۹ برای حمایت از آزادی سعید ملک‌پور از زندان اوین تهران، در مجلس عوام خوانده شده بود، ارائه شد. در این پتیشن از دولت کانادا و شخص نخست‌وزیر درخواست شده بود که به‌طور شخصی و نیز علنی خواستار آزادی سعید ملک‌پور شوند. اما در پاسخ وزیر امور خارجهٔ کانادا بدون اشاره به درخواست امضاکنندگان از نخست‌وزیر کانادا، از شرایطی که سعید ملک‌پور با آن مواجه است، ابراز «نگرانی» و به این موضوع اشاره شده بود که مقامات وزارت امور خارجهٔ کانادا با خانوادهٔ ملک‌پور در ارتباط بوده‌اند و به حمایتشان از آن‌ها ادامه می‌دهند، ولی امکان افشای جزئیات به‌دلیل محرمانه بودن آن وجود ندارد. او افزود کانادا پروندهٔ آقای ملک‌پور را با شرکایش در میان گذاشته و در گذشته دربارهٔ آن مستقیماً با مقامات ایرانی در این زمینه ارتباط برقرار کرده است. 

در ادامهٔ پاسخ وزیر امور خارجهٔ کانادا به تصویب قطعنامه‌ای در مجمع عمومی سازمان ملل به پیشنهاد کانادا دربارهٔ وضعیت حقوق بشر در ایران اشاره شده و این قطعنامه را حاوی پیامی قاطع به مردم ایران دانسته است برای اثبات اینکه جامعهٔ جهانی نقض گستردهٔ حقوق بشر در ایران را نادیده نمی‌گیرد. در خاتمهٔ این پاسخ قید شده بود که کانادا پیگیر آزادی سعید ملک‌پور است.

اما در این‌سو، مریم ملک‌پور به نمایندگی از خانواده‌اش پیگیری‌های دولت کانادا را ناکافی می‌داند. او که پیش از این در گفت‌وگویی با «رسانهٔ همیاری» با انتقاد از شخص نخست‌وزیر برای اینکه حتی یک‌بار نامی از برادرش نبرده است، کماکان خستگی‌ناپذیر به پیگیری وضعیت آزادی برادرش ادامه می‌دهد. مریم ملک‌پور هفتهٔ گذشته، در روز ۱۹ ژوئن، در گردهمایی سازمان عفو بین‌الملل، شاخهٔ کانادا در داون‌تاون ونکوور حضور یافت و اثر هنری چوبی خلق‌شده توسط برادرش در زندان و همچنین عکس‌هایی از کارهای دیگر او را در حاشیهٔ این گردهمایی به‌نمایش گذاشت. گزارشی از این گردهمایی در همین شماره منتشر شده است که شما را به مطالعهٔ آن دعوت می‌کنم.

ارسال دیدگاه